Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . حسابدار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el contador
/kˌɔntaðˈɔɾ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: contadores]
[مونث: contadora]
1
حسابدار
1.El contador repasó las cuentas varias veces.
1. حسابدار چندین بار حسابها را بررسی کرد.
کلمات نزدیک
consultor
abogado
fiscal
asistente
juez
corredor de bolsa
bibliotecario
científico
catedrático
físico
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان