خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تمبر
2 . مهر
[اسم]
el sello
/sˈeʎo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: sellos]
1
تمبر
1.La carta necesita un sello para llegar a su destino.
1. نامه به یک تمبر نیاز دارد تا به مقصدش برسد.
2
مهر
1.Solo hay unos cuantos sellos en mi pasaporte.
1. در پاسپورت من فقط چند مهر وجود دارد.
کلمات نزدیک
sobre
carta
impuesto
estrés
informática
dirección
código postal
paquete
fax
mensaje de texto
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان