خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طرح
[اسم]
la táctica
/tˈaktika/
قابل شمارش
مونث
[جمع: tácticas]
1
طرح
نقشه، استراتژی
1.Intentaron todo tipo de tácticas para que nos fuéramos.
1. آنها دست به هر استراتژی زدند تا ما را به رفتن وادار کنند.
کلمات نزدیک
estrategia
entrenamiento
torneo
competición
póquer
competidor
tapete
parchís
tablero
casilla
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان