1 . طرح
[اسم]

la táctica

/tˈaktika/
قابل شمارش مونث
[جمع: tácticas]

1 طرح نقشه، استراتژی

  • 1.Intentaron todo tipo de tácticas para que nos fuéramos.
    1. آنها دست به هر استراتژی زدند تا ما را به رفتن وادار کنند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان