خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تئاتری
[صفت]
teatral
/tˌeatɾˈal/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: teatral]
[جمع مونث: teatrales]
[جمع مذکر: teatrales]
1
تئاتری
نمایشی
1.Tengo boletos para el espectáculo teatral producido por mi tío Leslie.
1. من برای برنامه نمایشی که عمویم "لزلی" درست کرده، بلیت دارم.
کلمات نزدیک
estrofa
tragedia
artes escénicas
secundario
diálogo
galardonar
trama
componer
narración
describir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان