خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مسابقات چندجانبه
[اسم]
el torneo
/tɔɾnˈeo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: torneos]
1
مسابقات چندجانبه
تورنمنت
1.Mi hijo va a participar en un torneo de ajedrez este domingo.
1. پسرم روز یکشنبه در یک تورنمنت شطرنج شرکت خواهد کرد.
کلمات نزدیک
competición
póquer
jugar limpio
dar en la diana
acierto
entrenamiento
estrategia
táctica
competidor
tapete
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان