1 . عوض کردن
[فعل]

variar

/baɾjˈaɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: varié] [حال: varío] [گذشته: varié] [گذشته کامل: variado]

1 عوض کردن

مترادف و متضاد cambiar
  • 1.Tienes que variar tu dieta y incluir más vitamina C.
    1. باید رژیم غذایی‌ات را عوض کنی و ویتامین سی بیشتری بگنجانی.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان