[اسم]

la somnolencia

/sˌɔmnolˈɛnθja/
غیرقابل شمارش مونث

1 خواب‌آلودگی

  • 1.Mi padre dice que su somnolencia se debe al nuevo medicamento que está tomando.
    1. پدرم می‌گوید که خواب‌آلودگی او به‌خاطر داروی جدیدی است که دارد مصرف می‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان