خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ویتامین
[اسم]
la vitamina
/bˌitamˈina/
قابل شمارش
مونث
[جمع: vitaminas]
1
ویتامین
1.El doctor me dijo que la vitamina C ayuda a prevenir los resfriados.
1. دکتر به من گفت که ویتامین "سی" به جلوگیری از سرماخوردگی کمک میکند.
کلمات نزدیک
antiséptico
antibiótico
analgésico
espray nasal
inhalador
polvo
insulina
efecto secundario
jarabe para la tos
dosis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان