1 . تخم‌مرغ 2 . تخمک
[اسم]

el huevo

/wˈeβo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: huevos]

1 تخم‌مرغ

  • 1.Desayuné un huevo.
    1. من برای صبحانه یک تخم‌مرغ خوردم.

2 تخمک

  • 1.Los ovarios son las glándulas donde se almacenan los huevos de la mujer.
    1. تخمدان‌ها غده‌هایی هستند که تخمک‌های زن‌ها در آن نگهداری می‌شود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان