خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سکه
2 . پول رایج
[اسم]
la moneda
/monˈeða/
قابل شمارش
مونث
[جمع: monedas]
1
سکه
1.Necesito monedas para la máquina expendedora.
1. برای وندینگ ماشین به سکه نیاز دارم.
2
پول رایج
واحد پول
1.La moneda de la Unión Europea es el euro.
1. واحد پول اتحادیه اروپا یورو است.
کلمات نزدیک
dinero
párrafo
huella dactilar
sospechoso
prueba
billete
tarjeta de crédito
cajero automático
firma
dólar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان