خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهار
2 . پامچال (گیاهشناسی)
[اسم]
la primavera
/pɾˌimaβˈɛɾa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: primaveras]
1
بهار
1.Aquí llueve mucho en primavera.
1. اینجا در بهار خیلی باران میبارد.
2
پامچال (گیاهشناسی)
1.Para celebrar su décimo aniversario, le dio a su esposa diez primaveras.
1. او برای جشنگرفتن دهمین سالگرد ازدواجشان، به همسرش ده گل پامچال هدیه داد.
کلمات نزدیک
pasado mañana
hoy
ayer
anteayer
ahora
verano
invierno
lunes
martes
miércoles
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان