1 . سه 2 . سه 3 . سوم (در تاریخ)
[عدد]

tres

/tɾˈes/

1 سه عدد 3

  • 1.El tres es mi número de la suerte cuando juego en los casinos.
    1. وقتی در کازینوها بازی می‌کنم، عدد سه عدد شانس من است.
[تخصیص گر]

tres

/tɾˈes/

2 سه

  • 1.Compré tres libros nuevos en la librería.
    1. من از کتاب‌فروشی سه کتاب جدید خریدم.
[اسم]

el tres

/tɾˈes/
قابل شمارش مذکر

3 سوم (در تاریخ)

  • 1.Hoy estamos a tres de diciembre. ¡Cómo pasa el tiempo!
    1. امروز سوم دسامبر است. چقدر زمان زود می‌گذرد!
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان