خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از ریشه
[عبارت]
à la racine
/a la ʁasin/
1
از ریشه
از بیخ
1.Il faut attaquer le problème à la racine.
1. باید مشکل را از ریشه نابود کرد.
2.Tu dois couper le mal à la racine.
2. تو باید درد را از ریشه قطع کنی.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت الفظی این عبارت "از ریشه" است که در اصل همان معنی "از ریشه" و یا "از بیخ" را میدهد و در عبارات در معنای استعارهای خود استفاده میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
à la noix
à la mode
à la mesure de
à la gomme
à la fleur de
à la sortie de
à long terme
à l’aide !
à l’arrivée
à l’improviste
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان