1 . روشن کردن (نور)
[فعل]

éclairer

/ekleʀe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: éclairé] [حالت وصفی: éclairant] [فعل کمکی: avoir ]

1 روشن کردن (نور) پر نور کردن، نورانی کردن

  • 1.J'ai utilisé des bougies pour éclairer la pièce.
    1. من از شمع‌ها برای روشن کردن اتاق استفاده کردم.
  • 2.Un sourire éclaire son visage.
    2. یک لبخند صورتش را نورانی می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان