خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قهقهه زدن
[عبارت]
éclater de rire
/eklatˈe də- ʁˈiʁ/
1
قهقهه زدن
1.Il est parfois difficile de résister à une furieuse envie d'éclater de rire.
1. معمولا جلوی میل دیوانه کنندهی قهقهه زدن ایستادن سخت است.
معنی تحت اللفظی این عبارت «از خنده ترکیدن» است.
تصاویر
کلمات نزدیک
éclater
éclatement
éclatant
éclat
éclairé
éclaté
éclectique
éclectisme
éclipse
éclipser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان