خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متعادل کردن
2 . هموار کردن
3 . مساوی کردن (مسابقه)
[فعل]
égaliser
/eɡalizˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: égslisé]
[حالت وصفی: égalisant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
متعادل کردن
برابر کردن
1.La mort égalise les conditions.
1. مرگ شرایط را برابر میکند.
2
هموار کردن
مسطح کردن
1.Égaliser un terrain
1. زمینی را مسطح کردن
3
مساوی کردن (مسابقه)
مساوی شدن
1.Ils ont égalisé une minute avant la fin du match.
1. آنها یک دقیقه قبل از پایان بازی مساوی کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
égalisation
égaler
également
égalable
égal
égalitaire
égalité
égard
égarement
égarer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان