خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انتخابات
[اسم]
l'élection
/elɛksjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
[جمع: élections]
1
انتخابات
گزینش
1.Prochaines élections parlementaires seront en juin.
1. انتخابات آتی پارلمان در (ماه) ژوئن خواهد بود.
2.Vous pouvez travailler après l'élection.
2. شما می توانید پس از گزینش کار کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
électeur
élastomère
élastique
élargissement
élargir
électoral
électorat
électricien
électricité
électrifier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان