خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مات و مبهوت کردن
[فعل]
épater
/epate/
فعل گذرا
[گذشته کامل: épaté]
[حالت وصفی: épatant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
مات و مبهوت کردن
1.Il épate ses amis avec ses tours de carte.
1. او با حقههای کارتبازی دوستانش را مات و مبهوت میکند.
2.Le magicien a épaté le public avec ses tours.
2. شعبدهباز با حقههایش مردم را مات و مبهوت کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
épate
épatant
épars
éparpiller
épargner
épaté
épaule
épauler
épaulette
épaulettes de protection
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان