خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (اشیا) آبآورده
2 . کشتیشکسته
3 . (ماشین) اسقاط
4 . آواره
5 . خرت و پرت
[اسم]
l'épave
/epˈav/
قابل شمارش
مونث
1
(اشیا) آبآورده
تکهپاره
1.L'épave n'est pas une chose sans maître.
1. اشیای آب آورده بی صاحب نیستند.
2
کشتیشکسته
1.Une épave vide
1. کشتی شکسته خالی
3
(ماشین) اسقاط
1.Mettre une épave à la casse
1. ماشین اسقاطی را در اسقاطگاه گذاشتن
4
آواره
سرگردان
1.Une pauvre épave
1. آوارهای بیچاره
5
خرت و پرت
آت و آشغال
تصاویر
کلمات نزدیک
épaulettes de protection
épaulette
épauler
épaule
épaté
épeler
éperdu
éperdument
éperlan
éperon
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان