1 . وسیع 2 . (به حالت) درازکشیده
[صفت]

étendu

/etɑ̃dy/
قابل مقایسه

1 وسیع گسترده، پهناور

  • 1.Cette forêt est très étendue.
    1. این جنگل بسیار وسیع است.
  • 2.Mon père a une connaissance étendue de l'histoire.
    2. پدرم شناخت گسترده‌ای از تاریخ دارد.

2 (به حالت) درازکشیده

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان