خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تخلیه
2 . دفع
[اسم]
l'évacuation
قابل شمارش
مونث
1
تخلیه
خالی کردن (جایی)
2
دفع
تصاویر
کلمات نزدیک
été
étymologie
étuve
étui
étudié
évacuer
évader
évaluable
évaluation
évaluer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان