Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
Æ
æ
Ç
ç
È
è
É
é
Ê
ê
Ë
ë
Î
î
Ï
ï
Ô
ô
Œ
œ
Ù
ù
Û
û
Ü
ü
1 . ارزیابی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
l'évaluation
/evalyasjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
ارزیابی
برآورد
1.L'évaluation de notre nouveau produit a été positive.
1. ارزیابی محصول جدیدمان مثبت بوده است.
2.Son évaluation de la situation est pessimiste.
2. ارزیابیاش از شرایط بدبینانه است.
تصاویر
کلمات نزدیک
évaluable
évader
évacuer
évacuation
été
évaluer
évangile
évangélisateur
évanouir
évanouissement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان