1 . دفع کردن
[فعل]

évacuer

/evakɥe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: évacué] [حالت وصفی: évacuant] [فعل کمکی: avoir ]

1 دفع کردن تخلیه کردن

  • 1.Il prend un médicament pour évacuer les toxines.
    1. او برای دفع کردن سموم دارویی مصرف می‌کند.
  • 2.Nous avons dû évacuer ces lieux à cause d'une inondation.
    2. ما باید به دلیل سیل این مکان‌ها را تخلیه کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان