خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گریختن
[فعل]
s'évader
/evade/
فعل بازتابی
[گذشته کامل: évadé]
[حالت وصفی: évadant]
[فعل کمکی: être ]
صرف فعل
1
گریختن
فرار کردن
1.Le prisonnier avait un plan pour s'évader de prison.
1. زندانی برای فرار کردن از زندان یک نقشه داشت.
2.Le prisonnier s'est évadé de la prison.
2. زندانی از زندان گریخت.
تصاویر
کلمات نزدیک
évacuer
évacuation
été
étymologie
étuve
évaluable
évaluation
évaluer
évangile
évangélisateur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان