1 . هشیار
[صفت]

éveillé

/eveje/
قابل مقایسه

1 هشیار زیرک، زرنگ

  • 1.Comment puis-je être en même temps éveillé et ne penser à rien ?
    1. چگونه می‌توانم در یک لحظه هم هشیار بمانم و هم به چیزی فکر نکنم؟
  • 2.Essaie de rester éveillé, maintenant.
    2. اکنون تلاش کن هشیار بمانی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان