خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در جریان بودن
[عبارت]
être dans le bain
/ɛtʁə dɑ̃ lə bɛ̃/
1
در جریان بودن
مطلع بودن
1.Je n'étais pas dans le bain.
1. من مطلع نبودم.
2.Je prétends être dans le bain.
2. من وانمود میکنم که در جریان هستم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "در حمام بودن" است، در قرن بیستم لفظ "حمام" استعاره از "اتهام" و یا "تهمت" بوده است اما اکنون این عبارت کنایه از "در جریان بودن" و یا "مطلع بودن" است.
تصاویر
کلمات نزدیک
être dans la lune
être dans la force de l'âge
être dans la fleur de l'âge
être dans l'air
être dans de beaux draps
être dans le coup
être dans le rouge
être dans les nuages
être dans un mauvais jour
être de bon poil
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان