خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نزدیک شدن
2 . راه ورود
3 . نگرش
[اسم]
l'approche
/apʀɔʃ/
قابل شمارش
مونث
1
نزدیک شدن
2
راه ورود
ورودی
3
نگرش
شیوه، زاویه دید
1.Ce scientifique aime bien tester de nouvelles approches.
1. این دانشمند خیلی دوست دارد شیوههای جدیدی را بیازماید.
2.Ce scientifique est célèbre pour son approche novatrice.
2. این دانشمند به دلیل نگرش خلاقانهاش معروف است.
تصاویر
کلمات نزدیک
approbation
approbateur
apprivoiser
apprentissage
apprenti
approcher
approfondi
approfondir
approprier
approprié
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان