خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جویده جویده حرف زدن
[فعل]
bafouiller
/bafujˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: bafouillé]
[حالت وصفی: bafouillant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
جویده جویده حرف زدن
من من کردن
1.L'émotion le faisait bafouiller.
1. احساساتش او را به من من کردن انداخت.
تصاویر
کلمات نزدیک
bafouille
baffle
baffe
bafa
badin
bagage
bagage cabine
bagage à main
bagagiste
bagarre
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان