خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بانکی
[صفت]
bancaire
/bɑ̃kɛʀ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: bancaire]
[جمع مونث: bancaires]
[جمع مذکر: bancaires]
1
بانکی
1.Il semble que le système bancaire international et les marchés financiers soient très imparfaits.
1. به نظر میرسد که سیستم بانکی ملی و بازارهای مالی بسیار ناقص باشند.
2.Le système bancaire a considérablement progressé.
2. سیستم بانکی به طرز محسوسی پیشرفت کرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
banc de musculation
banc
banane
banalité
banaliser
bancal
bandage
bande
bande dessinée
bande large
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان