خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آبجو
2 . تابوت
[اسم]
la bière
/bjɛʀ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: bières]
1
آبجو
1.Donnez-moi une bière sans alcool, s'il vous plaît.
1. لطفاً یک آبجوی بدون الکل به من بدهید.
prendre/boire une bière
یک (لیوان) آبجو خوردن/نوشیدن
Viens avec moi prendre une bière.
با من بیا یک آبجو بخوریم.
2
تابوت
خاکسپاری (استعارهای)
مترادف و متضاد
cercueil
la mise en bière
مراسم خاکسپاری
La mise en bière aura lieu demain matin.
مراسم خاکسپاری فردا صبح برگزار خواهد شد.
mettre en bière
در تابوت گذاشتن
تصاویر
کلمات نزدیک
bizutage
bizarrerie
bizarrement
bizarre
bivouac
blafard
blague
blaguer
blagueur
blaireau
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان