خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شاخه (درخت)
[اسم]
la branche
/bʀɑ̃ʃ/
قابل شمارش
مونث
1
شاخه (درخت)
1.Un gros corbeau noir est perché sur la branche.
1. یک کلاغ بزرگ سیاه روی شاخه نشسته است.
تصاویر
کلمات نزدیک
branchage
brancardier
brancard
braiser
braise
branchement
brancher
branchie
branché
brandir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان