خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (مربوط به) برتانی
2 . (فرد) اهل برتانی
[صفت]
breton
/bʁətɔ̃/
قابل مقایسه
1
(مربوط به) برتانی
برتانیایی
[اسم]
le Breton
/bʁətɔ̃/
قابل شمارش
مذکر
[مونث: Bretonne]
2
(فرد) اهل برتانی
برتانیایی
1.Les Bretons parlent encore cette langue.
1. برتانیاییها هنوز [همچنان] به این زبان صحبت میکنند.
2.Ma sœur a épousé un Breton.
2. خواهرم با یک (فرد) اهل برتانی ازدواج کرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
bretelles
bretelle
bretagne
brest
breloque
breuvage
brevet
brevet technologique
brevetable
breveter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان