خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برق لب
[اسم]
le brillant à lèvres
/bʁijɑ̃ a lɛvʁ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: brillants à lèvres]
1
برق لب
1.Elle a utilisé mon brillant à lèvres.
1. او برق لب من را استفاده کرده است.
2.J'adore ce brillant à lèvres.
2. من عاشق این برق لب هستم.
تصاویر
کلمات نزدیک
brillant
brillamment
briguer
brigitte
brigand
briller
brimade
brimer
brin
brindille
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان