خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دستدوم فروش
[اسم]
le brocanteur
/bʀɔkɑ̃tœʀ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: brocanteurs]
[مونث: brocanteuse]
1
دستدوم فروش
فروشنده اجناس عتیقه
1.Je suis allée chez ce brocanteur.
1. من نزد این دستدوم فروش رفتهام.
2.Le brocanteur arrive dans votre rue !
2. فروشنده اجناس عتیقه به خیابان شما میرسد [میآید]!
تصاویر
کلمات نزدیک
brocante
broc
brièvement
britannique
brisé
brocarder
brocart
broche
brocher
brochet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان