خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اردکماهی
[اسم]
le brochet
/bʁɔʃɛ/
قابل شمارش
مذکر
1
اردکماهی
1.J'ai pêché un brochet.
1. من یک اردکماهی گرفتم.
2.Une truite peut-être, mais pas un brochet.
2. یک ماهی قزلآلا شاید اما نه یک اردکماهی.
تصاویر
کلمات نزدیک
brocher
broche
brocart
brocarder
brocanteur
brochette
brochure
brocoli
broder
broderie
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان