خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . با صدای بلند
[قید]
bruyamment
/bʀyjamɑ̃/
غیرقابل مقایسه
1
با صدای بلند
1.Il ronflait bruyamment pendant son sommeil.
1. او هنگام خوابش با صدای بلند خر و پف میکرد.
2.Se moucher bruyamment.
2. با صدای بلند فین کردن.
تصاویر
کلمات نزدیک
bruxelles
brute
brutalité
brutaliser
brutalement
bruyant
bruyère
brèche
brève
bréchet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان