خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گردهبرداری کردن (از گلها)
2 . کاوش کردن
3 . در اینترنت گشتن
[فعل]
butiner
/bytinˈe/
فعل ناگذر
[گذشته کامل: butiné]
[حالت وصفی: butinant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
گردهبرداری کردن (از گلها)
1.Les abeilles ne butinent qu'un temps.
1. زنبورهای عسل تنها وقتهایی گرده برداری میکنند.
2
کاوش کردن
کندوکاو کردن، دنبال آذوقه یا علوفه رفتن
1.Les abeilles butinent les fleurs.
1. زنبورها گلها را کاوش میکنند.
3
در اینترنت گشتن
در اینترنت چرخیدن
تصاویر
کلمات نزدیک
butin
buteur
buter
but
bustier
butte
buté
buvable
buvard
buvette
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان