خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کلبه
[اسم]
le cabanon
/kabanɔ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
کلبه
1.Les enfants ont construit un cabanon au fond du jardin.
1. بچهها در انتهای باغ یک کلبه ساختند.
2.Ranger ses outils dans le cabanon.
2. چیدن ابزار [وسایل] در کلبه.
تصاویر
کلمات نزدیک
cabane
caban
ca
c.o.m
c-à-d
cabaret
cabas
cabillaud
cabine
cabine d'essayage
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان