خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کمتر
2 . فرزند کوچکتر
[صفت]
cadet
/kadɛ/
قابل مقایسه
1
کمتر
کوچکتر
1.C'est le cadet de mes soucis.
1. این کمترین نگرانی من است.
[اسم]
le cadet
/kadɛ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: cadets]
[مونث: cadette]
2
فرزند کوچکتر
1.C'est mon cadet.
1. او فرزند کوچکتر من است.
2.Mon aînée fait des études de médecine, et ma cadette, des études d'avocat.
2. بزرگترین فرزندم تحصیلات پزشکی را دنبال میکند، فرزند کوچکترم تحصیلات وکالت را.
تصاویر
کلمات نزدیک
cadence
cadenas
cadeau
caddie
cadavérique
cadrage
cadran
cadre
cadre de vie
cadrer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان