خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کافهتریا
[اسم]
la cafétéria
/kafeteʀja/
قابل شمارش
مونث
[جمع: cafétérias]
1
کافهتریا
رستوران سلف سرویس
1.Elle travaille dans une cafétéria à Marseille.
1. او در یک کافهتریا در "مارسی" کار میکند.
2.Votre famille attend à la cafétéria.
2. خانوادهتان در کافهتریا منتظر هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
caféine
café-concert
café philo
café livres
café
cage
cage d’escalier
cageot
cagette
cagibi
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان