خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کلاه لبهدار
[اسم]
la casquette
/kaskɛt/
قابل شمارش
مونث
[جمع: casquettes]
1
کلاه لبهدار
کلاه کپی
1.Je portais une casquette tous les jours en Irak.
1. در "عراق" هر روز کلاه لبهدار می گذاشتم.
2.Notre chauffeur doit avoir une casquette.
2. راننده ما باید کلاه لبهدار داشته باشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
casque audio
casque
casino
casier
casher
casqué
cassant
casse
casse-cou
casse-croûte
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان