خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نوار ویدئویی
[اسم]
la cassette vidéo
/kasˈɛt videˈo/
قابل شمارش
مونث
1
نوار ویدئویی
1.Il venait lui apporter une cassette vidéo.
1. همین الان برایش یک نوار ویدئویی آورد
تصاویر
کلمات نزدیک
cassette
casserole
casser
casse-tête
casse-pieds
casseur
cassis
cassonade
cassoulet
cassure
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان