خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وثیقه
[اسم]
la caution
/kosjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
[جمع: cautions]
1
وثیقه
وجه ضمانت
1.Vous devez aussi verser une caution de 200 euros.
1. شما همچنین باید یک وجه ضمانت 200 یورویی بپردازید.
تصاویر
کلمات نزدیک
caustique
causette
causer
cause
causant
cautionner
cautériser
cavalcade
cavale
cavaler
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان