خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گواهی
[اسم]
la certification
/sɛʀtifikasjɔ̃/
قابل شمارش
مونث
1
گواهی
تصدیق
1.Après avoir réussi la formation, j'ai reçu une certification.
1. بعد از موفق شدن در دورهی آموزشی من یک گواهی دریافت کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
certificat médical
certificat
certes
certains
certainement
certifier
certifié
certitude
cerveau
cervelas
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان