1 . تصدیق کردن 2 . اطمینان دادن (به)
[فعل]

certifier

/sɛʁtifjˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: certifié] [حالت وصفی: certifiant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تصدیق کردن تایید کردن، گواهی کردن

  • 1.Copie certifiée conforme
    1. کپی برابر اصل تایید شده

2 اطمینان دادن (به)

  • 1.Je vous certifie que ces informations sont exactes.
    1. بهتان اطمینان می‌دهم که این اطلاعات دقیق هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان