خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (عمل) شارژ کردن
2 . بارگیری
[اسم]
le chargement
/ʃaʁʒəmˈɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
(عمل) شارژ کردن
1.Chargement d'une caméra
1. شارژ کردن دوربین
2
بارگیری
بارگذاری
1.Procéder au chargement d'un camion
1. عمل بارگیری یک کامیون را انجام دادن
تصاویر
کلمات نزدیک
charge
charentais
chardonneret
chardon
charcutier
charger
chargeur
chargé
chariot
chariot élévateur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان