1 . دمپایی روفرشی
[اسم]

les chaussons

/ʃosɔ̃/
قابل شمارش جمع مذکر

1 دمپایی روفرشی

  • 1.Devant la télévision, mon père enlève ses chaussures et met des chaussons.
    1. مقابل تلویزیون، پدرم کفش‌هایش را درمی‌آورد و دمپایی روفرشی می‌پوشد.
  • 2.Elle a mis ses chaussons en arrivant chez elle.
    2. به هنگام رسیدن به خانه‌اش دمپایی روفرشی‌هایش را پا کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان