خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خفاش
[اسم]
la chauve-souris
/ʃˈovsuʁˈi/
قابل شمارش
مونث
1
خفاش
1.Une chauve-souris vint, de son battement d'ailes.
1. خفاشی بال زنان آمد.
تصاویر
کلمات نزدیک
chauve
chaussée
chaussures à talons hauts
chaussures à talons compensés
chaussures à talons aiguilles
chauvin
chaux
chavirer
chaîne
chaîne de montagne
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان