خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هیاهو
[اسم]
la clameur
/klɑmœʀ/
قابل شمارش
مونث
1
هیاهو
همهمه، سر و صدا
1.Il y a une clameur dans les rues.
1. هیاهویی در خیابانها برپاست (وجود دارد).
2.Oubliez la clameur de la foule.
2. سر و صدای جمعیت را فراموش کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
clamer
clairvoyant
clairvoyance
clairsemé
claironner
clan
clandestin
clandestinement
clandestinité
clap
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان