[فعل]

clamer

/klɑme/
فعل گذرا
[گذشته کامل: clamé] [حالت وصفی: clamant] [فعل کمکی: avoir ]

1 فریاد زدن با داد و فریاد ابراز کردن

  • 1.Il ne peut clamer sa victoire.
    1. او نمی‌تواند پیروزی‌اش را فریاد بزند.
  • 2.L'homme accusé clamait son innocence.
    2. مرد متهم بی‌گناهی‌اش را با داد و فریاد ابراز کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان